از زمزمه دلتنگیم ، از همهمه
بیزاریم
نه طاقت خاموشی ، نه میل سخن
داریم
آوار پریشانیست ، رو سوی چه
بگریزیم ؟
هنگامۀ حیرانیست ، خود را به
که بسپاریم ؟
تشویش هزار «آیا» ، وسواس هزار
«اما» ،
کوریم و نمیبینیم ، ورنه همه
بیداریم
دوران شکوه باغ از خاطرمان رفتهست
امروز که صف در صف خشکیده و بیباریم
دردا که هدر دادیم آن ذات گرامی
را
تیغیم و نمیبریم ، ابریم
و نمیباریم
ما خویش ندانستیم بیداریمان از
خواب
گفتند که بیدارید ؟ گفتیم که
بیداریم
من راه تو را بسته ، تو راه مرا
بسته
امید رهایی نیست وقتی همه دیواریم
ششش ، ینی من نیام شمام نمیاید؟!
حالا مهم نیس. خوشال میشم بازم سربزنی. م3 قبل.
ضمناااااا
من بی معرفتم؟؟/
من که همیشه بهتون میگفتم آپ شده بلاگم...:((((
سلام ممنونم شما چطورین؟
نماز روزه تون قبول باشه؛ عیدتونم مبارک و ماه رمضونم مبارک
سلام.من اومدم